وقتی 4 تا مقاله می خونی که جمله هاش فعل و فاعلشو قورت دادن....و در مورد مفاهیم فضایی حرف می زنن....اون وقت به کتاب های درسی سجده می کنی...انگار مغز آدم...تمایل به تنبلی داره...یا لااقل مغز من اینجوریه...وقتی می فرستیش توی سربالایی موتورش روشن میشه...اون وقت جاده های صاف ....با سرعت خوب طی می کنه....
تجربه بهم نشون داده...که اگر دچار افسردگی هستین...از همه فراری هستین...خودتون مجبور کنین..بین آدما برین...حالتونو خوب می کنه...عصری با زور خودمو کشوندم خونه مامان....کمی با هم حرف زدیم....الان بهترم و نشستم سر درسم....
نیم نیم هم داره یه حرکت هایی می کنه....
خدایی این پستت توی حلقم! تک تک جملاتش وصف حالم بود!
:
می بینم که درد مشترک داریم...
چه گران بهایند انسان هایی که بزرگواری ها و عظمت های خوب و دوست داشتنی و زیبایی هایی لطیف و قیمتی انسانی را دارند و خود از ان اگاه نیستند.این از ان مقوله نفهمیدن هایی است که به روح, ارجمندی متعالی و عزیزی می بخشد. /دکتر شریعتی
ممنون چه زیبا و ظریف بود...