میگن از هر چی می ترسی بپر توش....به نظرم درسته...نمی دونم منشاء ترس چیه....چی تو ذهن آدم اتفاق می افته...اما...واسه ترس های بی مورد....یعنی مثل ترس از انجام کاری....که خیلی ها انجام میدن....و کار خوبی هم هست.....باید باهاش مبارزه کرد....البته اولش سخته..اما بعد که می ری جلو..می بینی...ای بابا...چه الکی خودت خودتو باند پیچی کردی و گارد گرفته بودی...این موضوع در مورد من صدق می کنه....جالبه که غلبه به ترس و توی خانواده خودم یاد نگرفتم....همیشه خواهری ..داداشی بود...که راه و برام هموار می کرد..اما تین تین...کلا صبوره.. وبه آدم دل و جرات میده...نقطه مقابل بابام..بابام...یه آدم محتاطه...اصلا ریسک نمی کنه و طبعا روی ما هم اثر گذاشته....از نظر اون یه سری کارا اصلا آدم سراغش نره...البته حسن این شیوه زندگی اینکه درگیر خطای کمتری میشی...
.اما تین تین برعکس...همش میگه آدم خودش نباید خودش سانسور کنه....فوقش به آدم یه نه می گن....چیزی نمیشه که.....من حالا واسه بعضی چیزا دل و جرات دارم..واسه بعضی چیزا نه....
....
من وقتی زیاد پای اینترنت می شینم یا تلوزیون...ذهنم بلاک میشه...و دیگه روی درس نمی تونم تمرکز کنم..باید مصرف اینترنت و محدود کنم....
مین مین...خواهش می کنم...چیزی به آخر ترم نموده..