امروز دختر خوبی بودم...چند صفحه درس خوندم...باید خودمو تشویق کنم.....
تین تین خیلی گل و گیاه دوست داره....الان پشت پنجره آشپزخونه....چند تا گلدون گل گزاشتیم...
روبرو هم درخت های همسایه هستن....خیلی خوبه...واقعا آدم به طبیعت نیاز داره....یه چی بگم...
داشتم واسه گلها از تو اتاق دست تکون می دادم...یکهو....باد اومد...گلها تکون خوردن..انگاری داشتن جوابمو می دادن....دوست داشتم اینو....
نخو.د پلو درست کردم....دستورشم از اینحا برداشتم..با اینکه وبلاگشون خیلی وقته به روز نشده اما واسه من یه رفرنسه...چون کاملا تجربی وخوب توضیح داده و اگه طبق دستور العمل آدم جلو بره...نتیجه خوب چیزی میشه....
zendegie khoob