خواب

یه آدم...چی بگم...خوابم برده بود..هم ساعت 1.30 زنگ زد..هم 2.30..زنگ دره خونه....خوابم ناقص شد......در و که باز نکردم....

نظرات 1 + ارسال نظر
علی دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:36 ب.ظ http://saba1359.blogsky.com/

سلام ...
برای این مسئله باید یک انقلاب در خود بوجود آورد منم مثل شما با این مسئله درگیرم ولی هنوز نتونستم از اون خط قرمزهای خودم بگذرم چون یک مسئولیت خیلی سنگینه و چیزی که منو می ترسونه از ۱۸ سال به بعد هستش...
به هر حال امیدوارم که بتونید بهترین تصمیم را بگیرید
شاد باشید و سلامت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد