صبح چهارشنبه

یه همچین روزی 8 سال پیش  من رفتم شرکت قبلی....کی فکر می کرد اینجوری بشه...و 8 سال دیگه کجام ؟...البته علاقه ای ندارم مثل این 8 سال زود بگذره دوست دارم کش بیاد..خیلی... 

 

نمی دونم دوست دارم زمان و نگه دارم و بشینم فکر کنم.... 

 

دلم کمی شور می زنه.....شور درسام..شور بچه دار شدن ؟...آینده.... 

گاهی به اونایی که زودتر شروع کردن غبطه می خورم.....همش احساس می کنم..دیر شده... 

نمی دونم چرا... 

خدایا بهم آرمش بده...خودمو به تو می سپرم...

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:24 ق.ظ http://spantman.blogsky.com

سلام منم توی سن و سال خودتم و تمام این دلواپسی هارو دارم حتی به حال اونایی که زود شروع کردن گاهی حسودیم هم می شه نگران نباش فکر کنم این نگرانی همه بعد از سی ها است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد