یه حباب توی دلمه....یعنی حباب توی گلوم که بغض میشد..داره می رسه توی دلم...
فک کنم..از این به بعد کمتر برم فیس بوک بهتره....البته همیشه این حس وداشتم....یه جورایی فیس بوک محل "شو show"...اینکه هرکی یه جوری زندگی شو می خواد نشون بده..تعداد کمی هستن ..که زندگی واقعی شونو به اشتراک می زارن....البته این یه موضوع اختیاری...من خودم هم دوست دارم لحظات خوب و ثبت کنم..و بدها را فراموش...نمی دونم...اما فکر کنم اگه کمتر برم....راحت ترم...
چقد آزرده خاطر شدم....که همه چی رو رها کردم....
از شنبه روزگار نو شروع میشه..روزای درسی و دنبال کار و کناراومدن با خاطرات قدیمی...و رویا پردازی واسه رویاهای همیشگی